روز میلاد بهترین و برترین پدر عالم هستی حضرت امیر(ع)،بهونه ی خوبیه که حرفای دلتو به پدرت بگی...من کمتر برام پیش اومده که احساس قلبیمو به پدرم بگم،همیشه یه حریمی بود بینمون از اقتدار و عظمت اون و حیای من،فکر نکنید پدرم از این پدرای دیکتاتور و قلدر بوده ها،هرگز...خدا من رو دختر یه پدر آروم مهربون فوق العاده کرده...حالا میخوام اینجا احساسمو به پدر ماهم بگم:پدر بی همتای من:همیشه برای من یه اسطوره ی بی بدلیل بودی،ایمانت،اخلاق و رفتارت،عشق به خانواده ات،برام الگو بوده و هست حتی تو زندگی خودم و همسرم.با اینکه خیلی وقتا نبودی و ماموریت بودی و من همیشه انتظارتو میکشیدم که زودتر بیای،بودن در کنار شما و مادر بهترین و آروم ترین لحظات عمرم بود تو مجردی و الانم هست،نازنین پدرم موندنی باشی و سلامت در کنار مادر برا من و زهرا و محمد حسین...هیچ وقت نمیتونم زحماتت رو جبران کنم چون همیشه منو مدیون خوبیهات کردی...دوست دارم تا خدا هست...خدا خیر دنیا و آخرت رو به شما و مادر بده بحق الشهدا...فدایی شما:دختر کوچیکت...
به بهانه سفر ابدی امام مهربانمان...
قلبش درد گرفت. پزشکها ریختند توی اتاق و کارها روبهراه شد. یکی از آنها داشت آقا را دلداری میداد. گفت: «چیزی نیست. مطمئن باشید. همه امکانات جور است». آقا گفت: «لازم نیست به من اطمینان و دلداری بدهید. بروید فکری به حال این مردم بکنید».
• کتاب طبیب دلها، ص 289، به نقل از دکتر عارفی
شهدا شرمنده ایم و هیچ...